معنی فارسی tarama

B1

تاراما یک نوع پیش‌غذای مدیترانه‌ای است که معمولاً از ماهی و تخم‌مرغ تهیه می‌شود.

A Greek dip made from fish roe, commonly served as an appetizer.

noun
معنی(noun):

Salted cured cod roe, used in making taramosalata

example
معنی(example):

برای پیش‌غذا، ما از تارامای خوشمزه لذت بردیم.

مثال:

For the appetizer, we enjoyed some delicious tarama.

معنی(example):

تاراما اغلب با نان پیتا سرو می‌شود.

مثال:

Tarama is often served with pita bread.

معنی فارسی کلمه tarama

: معنی tarama به فارسی

تاراما یک نوع پیش‌غذای مدیترانه‌ای است که معمولاً از ماهی و تخم‌مرغ تهیه می‌شود.