معنی فارسی tarbagan

B1

تارباگان، نوعی جاندار پشمالو و بزرگ است که در مناطق سردسیری آسیای مرکزی زندگی می‌کند و به خاطر رفتار جالبش شناخته می‌شود.

Tarbagan, a large and furry animal found in the cold regions of Central Asia, known for its interesting behavior.

example
معنی(example):

تارباگان یک حیوان منحصر به فرد است که در آسیای مرکزی یافت می‌شود.

مثال:

The tarbagan is a unique animal found in Central Asia.

معنی(example):

ما در طول سفر طبیعت خود در مورد تارباگان یاد گرفتیم.

مثال:

We learned about the tarbagan during our nature expedition.

معنی فارسی کلمه tarbagan

: معنی tarbagan به فارسی

تارباگان، نوعی جاندار پشمالو و بزرگ است که در مناطق سردسیری آسیای مرکزی زندگی می‌کند و به خاطر رفتار جالبش شناخته می‌شود.