معنی فارسی tarefitch

B1

تارفتیچ، یک نوع راهنما یا دستورالعمل که کار را آسان می‌کند.

A guide or instruction that makes work easier.

example
معنی(example):

من یک تارفیتچ پیدا کردم که خیلی مفید بود.

مثال:

I found a tarefitch that was very helpful.

معنی(example):

تارفیتچ دستورالعمل‌های واضحی ارائه داد.

مثال:

The tarefitch provided clear instructions.

معنی فارسی کلمه tarefitch

: معنی tarefitch به فارسی

تارفتیچ، یک نوع راهنما یا دستورالعمل که کار را آسان می‌کند.