معنی فارسی tarentala
B1تارنتالا، به یک نوع نمایش یا رویداد فرهنگی اشاره دارد.
Refers to a type of cultural event or performance.
- NOUN
example
معنی(example):
دیدن تارنشید بسیار جذاب بود.
مثال:
The tarentala was captivating to watch.
معنی(example):
من در طول جشنواره درباره تارنشید یاد گرفتم.
مثال:
I learned about the tarentala during the festival.
معنی فارسی کلمه tarentala
:
تارنتالا، به یک نوع نمایش یا رویداد فرهنگی اشاره دارد.