معنی فارسی tarrack
B1تاراک، سازهای برای ذخیرهسازی یا نگهداری تجهیزات.
A structure used for storage or keeping equipment.
- NOUN
example
معنی(example):
تاراک قدیمی برای ذخیرهی مواد استفاده میشد.
مثال:
The old tarrack was used for storing supplies.
معنی(example):
آنها یک تاراک جدید برای تجهیزات ساختند.
مثال:
They built a new tarrack for the equipment.
معنی فارسی کلمه tarrack
:
تاراک، سازهای برای ذخیرهسازی یا نگهداری تجهیزات.