معنی فارسی tarragon
B1 /ˈtæɹəɡɑn/ترخون، یک گیاه خوشبو و معطر که در آشپزی برای طعم‌دار کردن غذاها استفاده می‌شود.
An aromatic herb commonly used in cooking.
- noun
noun
معنی(noun):
A perennial herb, the wormwood species Artemisia dracunculus, from Europe and parts of Asia.
معنی(noun):
The leaves of this plant (either fresh, or preserved in vinegar / oil mixture) used as a seasoning.
example
معنی(example):
ترخون گیاهی است که در بسیاری از غذاها استفاده می‌شود.
مثال:
Tarragon is an herb used in many culinary dishes.
معنی(example):
او مرغ را با ترخون تازه تزیین کرد.
مثال:
She garnished the chicken with fresh tarragon.
معنی فارسی کلمه tarragon
:
ترخون، یک گیاه خوشبو و معطر که در آشپزی برای طعم‌دار کردن غذاها استفاده می‌شود.
