معنی فارسی tarsale
B1تارزال، به اجزای مچ پا در آناتومی اشاره دارد.
Pertaining to the tarsal bones of the foot.
- OTHER
example
معنی(example):
پزشک توضیح داد که تارزال یک ناحیه مرتبط با مچ پا است.
مثال:
The doctor explained that tarsale is related to the ankle area.
معنی(example):
در آناتومی، تارزال به عناصر پا اشاره دارد.
مثال:
In anatomy, tarsale refers to elements of the foot.
معنی فارسی کلمه tarsale
:
تارزال، به اجزای مچ پا در آناتومی اشاره دارد.