معنی فارسی tarsalia
B1استخوانهای تارسان یا ناحیه مچ پا که شامل هفت استخوان میباشند.
The collective term for the tarsal bones.
- NOUN
example
معنی(example):
تارزالیا شامل هفت استخوان تارسان در پا است.
مثال:
Tarsalia consists of the seven tarsal bones in the foot.
معنی(example):
درک تارزالیا برای مطالعه مکانیک پا مهم است.
مثال:
Understanding tarsalia is important for studying foot mechanics.
معنی فارسی کلمه tarsalia
:
استخوانهای تارسان یا ناحیه مچ پا که شامل هفت استخوان میباشند.