معنی فارسی tarsomalacia
B1نرمی استخوانهای منطقه تارس که میتواند باعث درد و ناراحتی شود.
Softening of the bones in the tarsal area, often leading to pain.
- NOUN
example
معنی(example):
تارسومالاسیا به نرم شدن استخوانهای تارس اشاره دارد.
مثال:
Tarsomalacia refers to the softening of the tarsal bones.
معنی(example):
او پس از درد مداوم پا با تارسومالاسیا تشخیص داده شد.
مثال:
She was diagnosed with tarsomalacia after her persistent foot pain.
معنی فارسی کلمه tarsomalacia
:
نرمی استخوانهای منطقه تارس که میتواند باعث درد و ناراحتی شود.