معنی فارسی tarsometatarsal
B2مفصل بین استخوانهای تارسال و متاتارسال در پا که در حرکت و حمایت از کف پا نقش دارد.
The joint that connects the tarsal bones to the metatarsals in the foot.
- NOUN
example
معنی(example):
مفصل تارسومتاتارسال، استخوانهای تارسال را به متاتارسها متصل میکند.
مثال:
The tarsometatarsal joint connects the tarsal bones to the metatarsals.
معنی(example):
در آسیبهای پا، ناحیه تارسومتاتارسال اغلب تحت تأثیر قرار میگیرد.
مثال:
In injuries to the foot, the tarsometatarsal area is often affected.
معنی فارسی کلمه tarsometatarsal
:
مفصل بین استخوانهای تارسال و متاتارسال در پا که در حرکت و حمایت از کف پا نقش دارد.