معنی فارسی tarte tatin
B2نوعی پای سیب که به صورت معکوس پخته میشود و با شکر کاراملی میشود.
An upside-down pastry in which the fruit, typically apples, is caramelized before being baked.
- NOUN
example
معنی(example):
تارت تاتین یک تارت سیب کاراملی شده خوشمزه به صورت برعکس است.
مثال:
Tarte tatin is a delicious upside-down caramelized apple tart.
معنی(example):
برای دسر، ما تارت تاتین را گرم با خامه سرو کردیم.
مثال:
For dessert, we had tarte tatin served warm with cream.
معنی فارسی کلمه tarte tatin
:
نوعی پای سیب که به صورت معکوس پخته میشود و با شکر کاراملی میشود.