معنی فارسی tatoo
B1تاتو تصویری است که معمولاً با رنگ روی پوست قرار میگیرد و ممکن است حاوی معانی شخصی یا هنری باشد.
A design or image that is permanently inked onto the skin.
- NOUN
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت یک تاتو از یک اژدها روی دستش بزند.
مثال:
He decided to get a tatoo of a dragon on his arm.
معنی(example):
تاتوها میتوانند معانی شخصی برای بسیاری از افراد داشته باشند.
مثال:
Tatoos can have personal meanings for many people.
معنی فارسی کلمه tatoo
:
تاتو تصویری است که معمولاً با رنگ روی پوست قرار میگیرد و ممکن است حاوی معانی شخصی یا هنری باشد.