معنی فارسی tattooment
B1تتوهنر، هنر یا فعالیتی که مرتبط با طراحی و ایجاد تتو است.
The art or practice of creating tattoos.
- NOUN
example
معنی(example):
تتوهنری پر از طرحهای خلاقانه بود.
مثال:
The tattoooment was filled with creative designs.
معنی(example):
آنها یک همایش برای علاقهمندان به تتوهنر برگزار کردند.
مثال:
They organized a convention for tattoooment enthusiasts.
معنی فارسی کلمه tattooment
:
تتوهنر، هنر یا فعالیتی که مرتبط با طراحی و ایجاد تتو است.