معنی فارسی taut-
B1کشیده و محکم بودن در مورد اشیایی که تحت کشش هستند، مانند طناب و رشته.
Stretched or pulled tight; not slack.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طناب پس از اینکه آن را محکم کشیدند، کشیده شد.
مثال:
The rope was taut after they pulled it tightly.
معنی(example):
قبل از اینکه شروع به نواختن کنید، مطمئن شوید که رشتهها کشیده هستند.
مثال:
Make sure the strings are taut before you start playing.
معنی فارسی کلمه taut-
:
کشیده و محکم بودن در مورد اشیایی که تحت کشش هستند، مانند طناب و رشته.