معنی فارسی tax-

B1

tax- به معنای مالیات و مرتبط با مقوله مالیاتی است.

A prefix related to tax, often used in terms related to taxation.

example
معنی(example):

کلمه tax- معمولاً پیشوندی است که در اصطلاحات اقتصادی استفاده می‌شود.

مثال:

The word tax- is often a prefix used in economic terms.

معنی(example):

سیاست‌های مالیاتی می‌توانند بر بسیاری از جوانب زندگی تأثیر بگذارند.

مثال:

Taxation policies can affect many aspects of life.

معنی فارسی کلمه tax-

: معنی tax- به فارسی

tax- به معنای مالیات و مرتبط با مقوله مالیاتی است.