معنی فارسی tawery
B1دارای کیفیت پایین یا زرق و برقدار؛ به ویژگیهایی اشاره دارد که توجه را جلب میکند بدون اینکه عمق یا ارزش واقعی داشته باشد.
Characterized by cheapness or gaudiness; attracting attention without real quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طرحهای شلخته این خط لباس باعث محبوبیت آن در میان نوجوانان شد.
مثال:
The tawery designs of the clothing line made it popular among teenagers.
معنی(example):
او رنگهای شلختهای را ترجیح میداد که در جمع جلب توجه میکرد.
مثال:
She preferred tawery colors that stood out in the crowd.
معنی فارسی کلمه tawery
:
دارای کیفیت پایین یا زرق و برقدار؛ به ویژگیهایی اشاره دارد که توجه را جلب میکند بدون اینکه عمق یا ارزش واقعی داشته باشد.