معنی فارسی tawgi

B1

تَوَگی، نوعی پرنده زینتی است که به خاطر رنگ‌های زیبا و جالبش پرورش داده می‌شود.

A decorative bird known for its vibrant colors.

example
معنی(example):

تَوَگی به خاطر پرهای رنگارنگش شناخته شده است.

مثال:

The tawgi is known for its colorful feathers.

معنی(example):

در طول جشنواره، تَوَگی در کانون توجه رقصید.

مثال:

During the festival, the tawgi danced in the spotlight.

معنی فارسی کلمه tawgi

: معنی tawgi به فارسی

تَوَگی، نوعی پرنده زینتی است که به خاطر رنگ‌های زیبا و جالبش پرورش داده می‌شود.