معنی فارسی tawneys

B1

تعبیر برای به تصویر کشیدن رنگ‌های زرد و قهوه‌ای مایل به قرمز، یا موجودات این رنگ.

A term typically describing a pale brown or yellowish-brown color.

example
معنی(example):

توانی ها معمولاً در اواخر پاییز در میادین دیده می شوند.

مثال:

The tawneys are often seen in the fields during autumn.

معنی(example):

بسیاری از توانیک‌ها ترجیح می‌دهند که به جای تنهایی در جفت‌ها زندگی کنند.

مثال:

Many tawneys prefer to live in pairs rather than alone.

معنی فارسی کلمه tawneys

: معنی tawneys به فارسی

تعبیر برای به تصویر کشیدن رنگ‌های زرد و قهوه‌ای مایل به قرمز، یا موجودات این رنگ.