معنی فارسی tawnies

B1

اشاره به نوعی از رنگ خاص که در شباهت به حیات یا موجودات طبیعی دیده می‌شود.

Often refers to animals or colors of a tawny shade.

example
معنی(example):

توانیک‌ها زیر نور ملایم آفتاب زیبا بودند.

مثال:

The tawnies were beautiful under the soft sunlight.

معنی(example):

در حین پیاده‌روی در تپه‌ها چندین توانیک را دیدیم.

مثال:

We spotted several tawnies while hiking in the hills.

معنی فارسی کلمه tawnies

: معنی tawnies به فارسی

اشاره به نوعی از رنگ خاص که در شباهت به حیات یا موجودات طبیعی دیده می‌شود.