معنی فارسی taxative

C2

مربوط به مالیات به طور خاص و محدود.

Relating specifically to taxation; indicating limits in tax law.

example
معنی(example):

لیست مالیاتی مشخص می کند که چه کسرهایی می توانند انجام شوند.

مثال:

The taxative list clarifies what deductions can be made.

معنی(example):

درک مقررات مالیاتی برای تهیه دقیق اظهارنامه‌ها ضروری است.

مثال:

Understanding taxative regulations is necessary for accurate filings.

معنی فارسی کلمه taxative

: معنی taxative به فارسی

مربوط به مالیات به طور خاص و محدود.