معنی فارسی teamer
B1تیمدار، شخصی که در سازماندهی و مدیریت فعالیتهای گروهی و تیمی نقش دارد.
A person who organizes or belongs to a team.
- NOUN
example
معنی(example):
تیمدار رویداد را به بهترین شکل سازماندهی کرد.
مثال:
The teamer organized the event perfectly.
معنی(example):
به عنوان یک تیمدار، او به همه کمک کرد تا انگیزه خود را حفظ کنند.
مثال:
As a teamer, she helped everyone stay motivated.
معنی فارسی کلمه teamer
:
تیمدار، شخصی که در سازماندهی و مدیریت فعالیتهای گروهی و تیمی نقش دارد.