معنی فارسی teamless
B1بیتیم، وضعیتی که فردی در آن تیم یا گروهی ندارد.
A state of not being part of a team.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
احساس بیتیمی میتواند انسان را تنها کند.
مثال:
Feeling teamless can be isolating.
معنی(example):
او پس از پایان پروژه بیتیم شد.
مثال:
He became teamless after the project ended.
معنی فارسی کلمه teamless
:
بیتیم، وضعیتی که فردی در آن تیم یا گروهی ندارد.