معنی فارسی tear someone or something to pieces
B2به شدت و به طور کامل خراب کردن یا از بین بردن چیزی.
To destroy or criticize something very thoroughly.
- IDIOM
example
معنی(example):
منتقدان فیلم را به خاطر داستان ضعیفش به تکهتکه کردند.
مثال:
The critics tore the movie to pieces for its poor storyline.
معنی(example):
سگ اسباببازیاش را از شدت هیجان به تکهتکه کرد.
مثال:
The dog tore his toy to pieces in excitement.
معنی فارسی کلمه tear someone or something to pieces
:
به شدت و به طور کامل خراب کردن یا از بین بردن چیزی.