معنی فارسی teeteringly

B2

به صورت ناپایدار یا با عدم تعادل، به شکلی که ممکن است سقوط کند.

In an unsteady or wobbly manner.

example
معنی(example):

او به صورت لَنگ‌لَنگان بر روی لبه باریک قدم زد.

مثال:

He walked teeteringly across the narrow ledge.

معنی(example):

برج به صورت لَنگ‌لَنگان متعادل بود و در آستانه سقوط بود.

مثال:

The teeteringly balanced tower was about to fall.

معنی فارسی کلمه teeteringly

: معنی teeteringly به فارسی

به صورت ناپایدار یا با عدم تعادل، به شکلی که ممکن است سقوط کند.