معنی فارسی teethache

A2

دردی که در دندان یا اطراف آن احساس می‌شود و معمولاً ناشی از مشکلات دندان مانند پوسیدگی است.

Pain associated with the teeth or gums, often due to dental issues.

example
معنی(example):

من دندان‌درد دارم و نیاز به دیدن دندان‌پزشک دارم.

مثال:

I have a teethache and need to see a dentist.

معنی(example):

دندان‌درد می‌تواند بسیار دردناک باشد.

مثال:

A teethache can be very painful.

معنی فارسی کلمه teethache

: معنی teethache به فارسی

دردی که در دندان یا اطراف آن احساس می‌شود و معمولاً ناشی از مشکلات دندان مانند پوسیدگی است.