معنی فارسی teether

A1

ابزاری نرم و معمولاً پلاستیکی که به نوزادان داده می‌شود تا در هنگام دندان‌درآوردن بجوند.

A soft object for babies to chew on during teething.

example
معنی(example):

شیرخوار دوست دارد بر روی دندان‌گیر بجود.

مثال:

The baby likes to chew on the teether.

معنی(example):

دندان‌گیر می‌تواند به آرام کردن شیرخواری که دندان در می‌آورد کمک کند.

مثال:

A teether can help soothe a teething baby.

معنی فارسی کلمه teether

: معنی teether به فارسی

ابزاری نرم و معمولاً پلاستیکی که به نوزادان داده می‌شود تا در هنگام دندان‌درآوردن بجوند.