معنی فارسی telekineses
C1تلهکینزیس، توانایی حرکت دادن اشیاء با نیروی ذهن بدون ارتباط جسمی.
The ability to move objects with the mind without physical interaction.
- NOUN
example
معنی(example):
او از تلهکینزیس برای برداشتن کتاب از روی میز استفاده کرد.
مثال:
She used telekineses to move the book off the table.
معنی(example):
دانشمند به امکانات تلهکینزیس مجذوب شد.
مثال:
The scientist was fascinated by the possibilities of telekineses.
معنی فارسی کلمه telekineses
:
تلهکینزیس، توانایی حرکت دادن اشیاء با نیروی ذهن بدون ارتباط جسمی.