معنی فارسی temerariously
C1به نحو بیپروا و با ریسک بالا عمل کردن.
In a reckless or rash manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او وقتی بدون هیچ تحقیق تصمیم گرفت، به طور تمیراری عمل کرد.
مثال:
She acted temerariously when she made that decision without any research.
معنی(example):
کلمات تمیراری انتخاب شده او بسیاری از مردم را آزرد.
مثال:
His temerariously chosen words offended many people.
معنی فارسی کلمه temerariously
:
به نحو بیپروا و با ریسک بالا عمل کردن.