معنی فارسی temerate

B2

کاهش یا محدود کردن مصرف چیزی.

To moderate or restrict, especially in terms of consumption.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت مصرف فست فود را تمارت کند.

مثال:

He decided to temerate his consumption of junk food.

معنی(example):

برای زندگی سالم‌تر، او تصمیم گرفت شیرینی‌ها را تمارت کند.

مثال:

To live healthier, she resolved to temerate sweets.

معنی فارسی کلمه temerate

: معنی temerate به فارسی

کاهش یا محدود کردن مصرف چیزی.