معنی فارسی temperative
B1حالت یا خصلت حساس بودن، که با نوسانات عاطفی و واکنشهای قوی نسبت به شرایط مرتبط است.
Characterized by sensitivity to emotional nuances or changes in mood.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت حساس پاسخ او همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The temperative nature of her response surprised everyone.
معنی(example):
اظهارات حساس او غالباً احساسات قوی را تحریک میکرد.
مثال:
His temperative remarks often stirred strong emotions.
معنی فارسی کلمه temperative
:
حالت یا خصلت حساس بودن، که با نوسانات عاطفی و واکنشهای قوی نسبت به شرایط مرتبط است.