معنی فارسی tempestively
B1به طور طوفانی، به معنای نشان دادن واکنشهای شدید و هیجانی.
In a tumultuous or stormy manner; expressing intense emotion or disturbance.
- ADVERB
example
معنی(example):
او احساساتش را طوفانی در جریان مناظره بیان کرد.
مثال:
He expressed his feelings tempestively during the debate.
معنی(example):
تیم به شدت به شکستها واکنش نشان داد.
مثال:
The team responded tempestively to the setbacks.
معنی فارسی کلمه tempestively
:
به طور طوفانی، به معنای نشان دادن واکنشهای شدید و هیجانی.