معنی فارسی templon

B2

ساختار معمارانه در معماری دینی که معمولاً به عنوان بخشی از طاق‌های معبد است.

An architectural element commonly found in religious architecture, typically part of temple arches.

example
معنی(example):

تمپلون کلیسای قدیمی به طرز زیبایی ساخته شده بود.

مثال:

The templon of the old church was beautifully crafted.

معنی(example):

او از هنر تمپلون در طول بازدید خود تحسین کرد.

مثال:

She admired the templon artwork during her visit.

معنی فارسی کلمه templon

: معنی templon به فارسی

ساختار معمارانه در معماری دینی که معمولاً به عنوان بخشی از طاق‌های معبد است.