معنی فارسی temporizer

B1

تأخیرکننده، فردی که در مواقعی که باید سریع عمل کند، سعی در به تأخیر انداختن کارها و تصمیم‌گیری‌ها دارد.

A person or thing that causes delay or postponement in a process.

example
معنی(example):

تأخیرکننده در مناظره سعی داشت زمان بیشتری بگیرد.

مثال:

The temporizer in the debate was trying to stall for time.

معنی(example):

او نقش تأخیرکننده را بازی کرد و بهانه‌هایی می‌آورد تا از تصمیم‌گیری اجتناب کند.

مثال:

He played the role of a temporizer, making excuses to avoid making a decision.

معنی فارسی کلمه temporizer

: معنی temporizer به فارسی

تأخیرکننده، فردی که در مواقعی که باید سریع عمل کند، سعی در به تأخیر انداختن کارها و تصمیم‌گیری‌ها دارد.