معنی فارسی tenableness
B2قابلیت تحمل، به معنای ثابتکردن یا حمایت از یک ادعا یا توافق.
The state of being defensible or maintainable.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت تحمل قرارداد توسط هر دو طرف بررسی شد.
مثال:
The tenableness of the contract was scrutinized by both parties.
معنی(example):
او قابلیت تحمل استدلالش را با شواهد توضیح داد.
مثال:
She explained the tenableness of her argument with evidence.
معنی فارسی کلمه tenableness
:
قابلیت تحمل، به معنای ثابتکردن یا حمایت از یک ادعا یا توافق.