معنی فارسی tenacities

B2

اصرار، استقامت و نپذیرفتن شکست در شرایط دشوار.

The quality of being determined and persistent.

example
معنی(example):

اصرار او در پیگیری اهدافش ستودنی است.

مثال:

His tenacities in pursuing his goals are admirable.

معنی(example):

اصرار علف‌های هرز باعث شد از بین بردن آنها دشوار باشد.

مثال:

The tenacities of the weeds made them hard to eliminate.

معنی فارسی کلمه tenacities

: معنی tenacities به فارسی

اصرار، استقامت و نپذیرفتن شکست در شرایط دشوار.