معنی فارسی tenailles

B1

تنايليز، ابزاری برای نگه‌داری یا کشیدن اشیاء، به‌ویژه در کار با فلز.

A tool used for gripping or pulling items, especially in metalworking.

example
معنی(example):

آهنگر از تنايليز برای نگه داشتن فلز داغ استفاده کرد.

مثال:

The blacksmith used tenailles to grip the hot metal.

معنی(example):

شما می‌توانید از تنايليز برای درآوردن میخ‌ها به‌طور ایمن استفاده کنید.

مثال:

You can use tenailles to pull out nails safely.

معنی فارسی کلمه tenailles

: معنی tenailles به فارسی

تنايليز، ابزاری برای نگه‌داری یا کشیدن اشیاء، به‌ویژه در کار با فلز.