معنی فارسی tenderish
B1به معنای نرم یا لطیف، اما نه به طور کامل.
Slightly tender; soft but not completely so.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نان کمی نرم بود و اصلاً سخت نبود.
مثال:
The bread was tenderish, not hard at all.
معنی(example):
صدای او ویژگی کمی نرم داشت که آرامشبخش بود.
مثال:
His voice had a tenderish quality that was soothing.
معنی فارسی کلمه tenderish
:
به معنای نرم یا لطیف، اما نه به طور کامل.