معنی فارسی tenderling
B1تندرلینگ به گیاهان جوان و لطیف گفته میشود که به مراقبت بیشتری نیاز دارند.
A young or delicate plant that requires special care.
- NOUN
example
معنی(example):
گیاهان تندرلینگ برای رشد به مراقبت اضافی نیاز دارند.
مثال:
The tenderling plants need extra care to grow.
معنی(example):
یک تندرلینگ معمولاً بسیار ظریف است و نیاز به توجه دارد.
مثال:
A tenderling is often very delicate and requires attention.
معنی فارسی کلمه tenderling
:
تندرلینگ به گیاهان جوان و لطیف گفته میشود که به مراقبت بیشتری نیاز دارند.