معنی فارسی tendriled

B1

تندرلدار، به گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای تندرل هستند و برای چسبیدن به سطوح از آن‌ها استفاده می‌کنند.

Describing plants that have tendrils for support or climbing.

example
معنی(example):

گیاهان تندرلدار به راحتی به داربست چسبیدند.

مثال:

The tendriled plants climbed up the trellis with ease.

معنی(example):

موهای تندرلدار می‌توانند به ساختارهای مختلف در محیط خود سازگار شوند.

مثال:

Tendriled vines can adapt to various structures in their environment.

معنی فارسی کلمه tendriled

: معنی tendriled به فارسی

تندرلدار، به گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای تندرل هستند و برای چسبیدن به سطوح از آن‌ها استفاده می‌کنند.