معنی فارسی tendry

B1

تندری، به معناي نرم و لطیف شبیه به شاخ و برگ‌های جوان یک گیاه.

Soft, tender, or delicate, especially in reference to young plant growth.

example
معنی(example):

برگ‌های تندری گیاه نرم و قابل انعطاف هستند.

مثال:

The tendry leaves of the plant are soft and flexible.

معنی(example):

او متوجه شد که شاخه‌های تندری در نسیم تکان می‌خورند.

مثال:

He noticed the tendry branches swaying in the breeze.

معنی فارسی کلمه tendry

: معنی tendry به فارسی

تندری، به معناي نرم و لطیف شبیه به شاخ و برگ‌های جوان یک گیاه.