معنی فارسی tenotomy
B2تُنُوتومی، عملی جراحی برای برش تاندون به منظور کاهش تحریک یا درد.
A surgical procedure to cut a tendon.
- noun
noun
معنی(noun):
The surgical procedure of cutting, or making an incision in, a tendon
example
معنی(example):
پزشک برای کاهش تنش در عضله یک تِنُوتومی انجام داد.
مثال:
The doctor performed a tenotomy to relieve the tension in the muscle.
معنی(example):
یک تِنُوتومی ممکن است برای برخی شرایط ارتوپدی ضروری باشد.
مثال:
A tenotomy may be necessary for certain orthopedic conditions.
معنی فارسی کلمه tenotomy
:
تُنُوتومی، عملی جراحی برای برش تاندون به منظور کاهش تحریک یا درد.
