معنی فارسی tensibleness
B1حالت یا ویژگی قابلیت کشش و تغییر شکل ماده.
The quality of being able to be stretched or extended.
- NOUN
example
معنی(example):
کشسانی پارچه آن را برای لباس ورزشی مناسب میکند.
مثال:
The tensibleness of the fabric makes it suitable for sportswear.
معنی(example):
ارزیابی کشسانی مواد در طراحی بسیار حیاتی است.
مثال:
Evaluating the tensibleness of materials is crucial in design.
معنی فارسی کلمه tensibleness
:
حالت یا ویژگی قابلیت کشش و تغییر شکل ماده.
