معنی فارسی tenth-rate
B1 /tɛnθ ɹeɪt/به معنای بسیار بیکیفیت و ناکافی، معمولاً به محصولات یا خدماتی اطلاق میشود که سطح پایینی از کیفیت را دارند.
Of very poor quality; inferior.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of extremely poor quality, godawful.
example
معنی(example):
این فیلم آنقدر بد بود که احساس میکردم یک تولید درجهدهم است.
مثال:
The movie was so bad, it felt like a tenth-rate production.
معنی(example):
کار او نسبت به همکارانش بهعنوان کار درجهدهم در نظر گرفته میشد.
مثال:
His work was considered tenth-rate compared to his peers.
معنی فارسی کلمه tenth-rate
:
به معنای بسیار بیکیفیت و ناکافی، معمولاً به محصولات یا خدماتی اطلاق میشود که سطح پایینی از کیفیت را دارند.