معنی فارسی tentiform
C2شکل یا طراحی شبیه به چادر یا چادری که دارای ساختار منعطف و نرم است.
A form or design resembling a tent, often used to describe something that has a flexible and soft structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مدل عروس دریایی به شکل تنیفور است که با زیبایی در آب شناور است.
مثال:
The jellyfish has a tentiform shape that floats gracefully in the water.
معنی(example):
طراحی تنیفور او برای مجسمهسازی جوهر حرکت سیال را به تصویر میکشد.
مثال:
Her tentiform design for the sculpture captures the essence of fluid movement.
معنی فارسی کلمه tentiform
:
شکل یا طراحی شبیه به چادر یا چادری که دارای ساختار منعطف و نرم است.