معنی فارسی tentily

B1

به معنای به آرامی و با احتیاط انجام دادن یک کار.

Done in a cautious or careful manner.

example
معنی(example):

چادرهایی که به آرامی برپا شده بودند، برای کمپ‌کنندگان آماده بودند.

مثال:

The tentily set up tents were ready for the campers.

معنی(example):

تزئینات به آرامی برای جشنواره چیده شده بودند.

مثال:

The decorations were tentily arranged for the festival.

معنی فارسی کلمه tentily

: معنی tentily به فارسی

به معنای به آرامی و با احتیاط انجام دادن یک کار.