معنی فارسی tentilla
B1نوعی چادر کوچک با قابلیت حمل آسان.
A small tent that is easily portable.
- NOUN
example
معنی(example):
تنتیلا به اندازه کافی بزرگ برای کل خانواده نبود.
مثال:
The tentilla was not large enough for the whole family.
معنی(example):
او برای سفر کمپینگ تنهایی خود یک تنتیلا خرید.
مثال:
She purchased a tentilla for her solo camping trip.
معنی فارسی کلمه tentilla
:
نوعی چادر کوچک با قابلیت حمل آسان.