معنی فارسی tentwork
B1کارهای مربوط به برپا کردن چادر، شامل نصب و تنظیم آن.
The process and tasks involved in setting up and managing tents.
- NOUN
example
معنی(example):
کار چادر زدن برای راهاندازی صحیح محل کمپ بسیار ضروری است.
مثال:
Tentwork is essential for setting up the campsite properly.
معنی(example):
آنها برای کار چادر زدن در طول رویداد از کارشناسان استفاده کردند.
مثال:
They hired experts for the tentwork during the event.
معنی فارسی کلمه tentwork
:
کارهای مربوط به برپا کردن چادر، شامل نصب و تنظیم آن.