معنی فارسی tenuate

B1

کاهش دادن، ضعیف کردن، درسی در زبان فارسی نشان‌دهنده کاهش یا ضعف در چیزی است.

To make something thinner or weaker; to reduce in intensity or force.

example
معنی(example):

پزشک تصمیم گرفت دوز دارو را کاهش دهد تا عوارض جانبی را کاهش دهد.

مثال:

The doctor decided to tenuate the medication dosage to reduce side effects.

معنی(example):

او می‌خواست استدلالش را کاهش دهد تا کمتر قوی به نظر برسد.

مثال:

She wanted to tenuate her argument to make it less forceful.

معنی فارسی کلمه tenuate

: معنی tenuate به فارسی

کاهش دادن، ضعیف کردن، درسی در زبان فارسی نشان‌دهنده کاهش یا ضعف در چیزی است.