معنی فارسی tenue

B1

لباس، پوشش یا مُد، به ویژه در زمینه‌های خاص.

An outfit or clothing, particularly for a specific occasion or purpose.

example
معنی(example):

لباس او برای مراسم یک تنو زیبا بود که همه را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

Her attire for the event was a lovely tenue that impressed everyone.

معنی(example):

او همیشه یک تنو مدرن برای ملاقات‌های تجاری‌اش انتخاب می‌کند.

مثال:

He always chooses a smart tenue for his business meetings.

معنی فارسی کلمه tenue

: معنی tenue به فارسی

لباس، پوشش یا مُد، به ویژه در زمینه‌های خاص.