معنی فارسی tenuity

B2 /təˈnjuːɪti/

نازکی، باریک بودن یا کم بودن ضخامت یک چیز، به ویژه در زمینه‌ها یا جنبه‌های غیرملموس.

The quality of being thin or slender; lack of substance.

noun
معنی(noun):

Thinness, slenderness.

معنی(noun):

Meagreness, paucity.

example
معنی(example):

نازکی مه، منظره را رازآلود کرد.

مثال:

The tenuity of the fog made the landscape look mysterious.

معنی(example):

ما در طول مناظره درباره نازکی استدلال بحث کردیم.

مثال:

We discussed the tenuity of the argument during the debate.

معنی فارسی کلمه tenuity

: معنی tenuity به فارسی

نازکی، باریک بودن یا کم بودن ضخامت یک چیز، به ویژه در زمینه‌ها یا جنبه‌های غیرملموس.